جستجو ازشمامتشکرم که افتخار داده وبه وبلاک من سرزد ید. [خوش آمدید] آخرین مطالب نويسندگان میگن یک روز بهلول وارد قصر هارون الرشید شد دید هارون نیست رفت با لای تخت نشست مأمورا ن هارون تااین صحنه را دیدند بطرف اورفتند وبا زدن کتک فراوان اورااز تخت پایین آوردند دقایقی بعد هارون آمد دید بهلو ل گوشه ای نشسته وگریه میکند موضوع راپرسیدمأ موران ماجراراتعریف کرد ند هارون دستوردادبهلول راآوردند ودرکنارش نشاند واورانوازش کردوگفت گر یه نکن بهلول به هارون گفت گریه ی من برای خو دم نیست من به حال تو گریه میکنم، برای چند لحظه نشستن بالای تخت مراچقدرکتک زدند وای به حال توکه سالهاغصب خلا فت کرده ای بعدازاینکه نفس کشیدن رافراموش کردی چه به سرت می آو رند خدامیداند !!! نظرات شما عزیزان: پيوندها
|
|||
![]() |